#پایان_خوش #مذهبی #مثبت_15
تعداد صفحات
نوع فایل
آلاء دختر دورگه ی ایرانی_ لبنانی با دیدن صحنه های جان دادن پدر و برادر و همسرش ، به دست داعش دچار کابوس های شبانه می شود.
او برای التیام زخم های روحی اش عازم کمپ پناهجویان مرز لبنان و سوریه می شود تا با کمک به آنها کمی از دردهایش بکاهد.
با برگشتش به ایران با تیام رو به رو می شود، تیامی که با تیام ۱۳ سال پیش زمین تا آسمان فرق کرده… از وسواس رنج می برد و قادر به نزدیک شدن به هر کسی نیست … تیام سرخورده از ازدواح قبلی اش که با وارد کردن گیسو به زندگی اش سعی در سامان دادن مشکلات روحی اش دارد و رازهای سر به مهری که یک به یک آشکار می شود…
دفاع از میهن، فرهنگ شهادت ، فداکاری، اثرات جبران ناپذیر به جا مانده از جنگ بعد از ۳۵ سال، قساوت داعش، سختگیری در خانواده های مذهبی که باعث اثر معکوس روی فرزندانشون می شه…
خیلی ها رفتند و شهید شدند تا وجبی از ایرانمون کم نشه و بعد از اینهمه سال هنوز آثار اون جنگ چه روحی و چه جسمی روی جان و تن بازمانده هاشون هست.
همین حالا هم این جنگ در خاک ریزی بیرون مرز برای حفظ ناموس و مرز ادامه دارد… باید قدر این امنیت و این آرامش را بدانیم و آگاه باشیم که پشت تمام این تمامیت ارضی خون هایی ریخته شده، روح هایی متلاشی شده، دردهایی باقی مانده….
آلام قصه ی دلداده ای است که به خاطر اگرها و شایدهایی پیش پا افتاده، چشم بر دل خواستنش میبندد … دور می شود… مرد میشود… پدر می شود… تنها می شود .. برمیگردد… و حالا بعد از سال ها در پی درمان زخم های روحی اش با آلاء رو به رو میشود… آلاء ای که خودش درگیر کابوس هایی ست که بوی خون میدهند…
تیام: مهربان_ شوخ طبع_ از خود گذشته_ پر سر و صدا_ حامی.
آلاء: ارام_ گوشه گیر_ کم حرف.
مادرجون: مهربان_ حامی_ خوش بین.
علیرضا: جدی_ تکیه گاه_ صبور.
مریم: شوخ طبع_ لجباز.
آیین: رک و بی خیال.
آیه: سرتق_ لجباز_ همیشه طلبکار.
زینب: کینه ای _ بدبین.
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b