#پایان_خوش
تعداد صفحات
نوع فایل
سرگذشت دختری که مادرش رو از دست میده و زندگیش به زندگی مردی گره میخوره که پزشک مادرش بوده و نتونسته جونش رو نجات بده…
نشون دادن اثرات مخرب رفتارهای غلط والدین بر روح و روان فرزندانشون در آینده…
اینکه تا حد ممکن به بچههاتون عشق بورزید… وگرنه ممکنه فرزندی پر از زخم روی روح و روانش به جامعه تحویل بدید که علاوه بر خودش، دیگران رو هم آزار میده…
آتریسا، دختری بیگناه که همراه مادرش از دست پدر معتادی که قصد فروختنش رو داره فرار میکنه اما تصادفی برای مادرش رخ میده و به کما میره و دکتر امیرسام آریا، مردی سی ساله و فوقالعاده جدی پزشک مادرش میشه. اون رو جواب میکنه و به التماسهای آتریسا برای نجات مادرش بی توجهی میکنه اما اتفاقی میافته که برای امیرسام گرون تموم میشه و عذابوجدانش باعث میشه که به اجبار…
– من وسیله آرامشتم؟
– تو خود آرامشی!
***
– همه تو این مواقع چیکار می کنن؟ حلقه میخرن؟ حرفای عاشقونه میزنن؟ میرن خواستگاری؟ من بلد نیستم. هیچوقت بلد نبودم. هیچوقت نمیخواستم تنهاییم و با کسی قسمت کنم. هیچوقت نمیخواستم کسی رو راه بدم به زندگیم. من حسرت داشتم. ناخواسته برام جبران کردی حسرتام رو. آروم کردی قلب آشفتهم رو… میمونی برام؟ همیشه؟
امیرسام: پزشک مغز و اعصابی که تنها زندگی میکنه و به شدت جدی و درونگراست…
آتریسا: دختری که مادرش رو از دست میده و به دلیل مشکلاتی که داره، مجبور میشه به امیرسام پناه ببره و…
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b