#بر_حسب_واقعیت #پایان_خوش #خدا #مذهبی #عاشقانهی_جذاب #پرستاری
تعداد صفحات
نوع فایل
سرگذشت دختری راحت و بیبندوبار، که توی ناز و نعمت بزرگ شده. با اتفاقی که به دست خودش برای مادرش میافته، مجبور میشه وارد مسیری بشه که باهاش بیگانه هست و عشقی که به وضوح باعث تغییرش میشه.
خواستم رویدادی که توی واقعیت دیده بودم و شنیدم رو به مخاطب القا کنم!
تاثیر طلاق توی زندگیِ فرزند، آشنایی با بعضی مسائل مذهبی، شیرینیِ حضور خدا و تاثیر زیباش، تاثیر عشقی که خدا رقم بزنه.
افسون، دختر هجده سالهی شیطون و راحتی که به واسطهی ثروت پدرش، نازپروده و مغرور بار اومده. درست وقتی که همین شیطنت هاش عزیزترینش رو بین مرگ و زندگی قرار میده، برای برگردوندنش حاضر میشه دست به کارِ دور از ذهنی بزنه که مسیر زندگیش رو به کل تغییر میده!
افتادنِ سیب از درخت، معلولِ نیروی جاذبهی زمین شد و قانون جدیدی را به علم فیزیک افزود. اکنون چه کسی میتواند بدون قانون هم منکرِ جاذبهی چشمان تو شود؟ چشمانی که میتواند، قلب مجنونش را با همان دیدار اول رسوا کند. چه سعادتِ خانه خراب کنی نصیبش شد، وقتی خودِ خدا برای بندهاش، پا درمیانی میکند و اعتقاداتش را برای شروعِ دلدادگیِ زمینیاش هدف قرار میدهد.
افسون: دختر تخس و شیطون، جذاب و خواستنی که برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری دریغ نمیکنه. زیاده خواه و مغرور.
امیرحافظ: جدی و حساس با قوانین سخت! اهل خانواده ولی با خصوصیاتی عجیب.
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b