#آسیب_اجتماعی #عاشقانه #تلخ
تعداد صفحات
نوع فایل
داستان یک طلاق صوری و تبعات آن.
القای تجربه
آگاه سازی مردم از ازدواج بخاطر فشارخانواده.
نادیا مجبور به ازدواج اجباری و صوری با مردی مسن می شه تا از دست خواستگار سمجش آزاد باشه ولی گرفتار مسائل پیچیده تری می شه.
ـنازی گفت که اولش یکم شاخ شدی و روی خوش نشون ندادی…حتما خوب فکراتو کردی دیدی که بهتر از من گیرت نمیاد …یا اینکه اگه حرفمو گوش نکنی صورت خوشگلتو بی ریخت میکنم.
نادر از جیب کتش یه ظرف کوچیک بیرون آورد و به من نشون داد که خوشبختانه توی کادر بود .
بعد هم از جاش بلندشد و به سمتم اومد که با این حرکتش خیلی ترسیدم وهععع بلندی گفتم.
نادر چونمو تو دستش گرفت و گفت:
ـ نترس فعلا کاریت ندارم.
نفسهاش که به صورتم خورد حالمو بد کرد…صورتموکه عقب کشیدم نادر عصبانی شد …. با اون چشمهای قرمزش چونمو محکم تر گرفت و جلو کشید.
ـچیه ؟…داری ناز میکنی …ناز بی ناز…نازت دیگه خریدار نداره….اون موقع که جلوی من به اون پیری جواب مثبت دادی منو اینجوری کردی…از اون موقع که تو مهمونی پاگشایی جلوی من اون پیرمرد برات میوه پوست میکند و تو ذوق مرگ میشدی به فکر انتقام افتادم ….شب ازدواجتون تا صبح مثل دیوونه ها خیابون ها رو متر میکردم…..من همچین آدمی نبودم حتی نمیدونستم انتقام چیه؟…ولی تو این خوره رو به جون من انداختی…
نادیا : دخری سختی کشیده و سازگار.
پیمان : مردی شکست خورده از عشق اول.
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b