#پایان_خوش #ازدواج_فامیلی #خیانت #طلاق #بر_اساس_واقعیت
تعداد صفحات
نوع فایل
داستان واقعی دختری که از کودکی عاشق پسر عموش میشه…
انتقال تجربه و ایجاد سرگرمی مفید.
اهمیت خارج شدن از کلیشه های جامعه، نه هم سن بودن دو نفر ضامن حفظ و رشد یه رابطه است نه خیلی بزرگ یا کوچک بودن! نه فامیل بودن دلیل خراب شدن یه ازدواجه نه غریبه بودن. بهتره به جای اسارت در این کلیشه ها به شناخت و مهارت حل مسئله توجه کنیم.
از وقتی یادمه من عاشقش بودم .
اوایل عاشق این بودم که بین اونهمه پسر فقط اون بود که هوامو داشت .
آخه من تک دختر بودم بین دوازده تا نوه پدریم !
تک دختر و کوچیکترین نوه خاندان
اما با این وجود کسی منو لوس نمیکرد جز یه نفر …
امیر همایون …
پسر عموی بزرگم که عاشقش بودم …
بزرگترین نوه فامیل
کسی که وقتی بهش گفتم دوستش دارم گفت من جای خواهرشم و خیلی بچه ام اما … اما بلاخره دستشو رو کردم … اونم چه رو کردنی …..
– من جای برادر بزرگترتم!
پریدم وسط حرفش و گفتم
– خوشبختانه خودم دوتا برادر بزرگتر دارم! شما جای خودت باش!
سوالی و مشکوک نگاهم کرد و پرسید
– جای خودم؟
سری تکون دادم و گفتم
– آره… جای پسر عمو نه برادر .
نمیخواستم این بحث رو باز کنم اما دست خودم نبود تا با امیر همایون حرف میزدم حرفم میکشید به اینجا!!
اخم کرد اما اخمش مثل قبل نبود. انگار یه رنگ دیگه داشت و گفت
– نگاه جان، من ازت خیلی بزرگترم! من یه ازدواج نا موفق داشتم ،من سی سالمه تو هنوز ۲۰ ساله نشدی! تو اول زندگی و عشق و حالته از من دیگه خیلی چیز ها گذشته . باور کن حست به من یه علاقه زودگذره. بری دانشگاه یادت میره! اونوقت من فقط جای برادر بزرگترت هستم. حاضرم باهات شرط ببندم.
از حرف هاش خنده ام گرفت
یه خنده واقعی
واقعا یک ماه بود نخندیده بودم
با تاسف سر تکون دادم گفتم
به خدا که من از خدامه .خسته شدم از این عذاب !!!
ابروهاش از پیشونیش بالا رفت و …
نگاه تنها نوه دختری خانواده، پر انرژی و مورد توجه همه.
امیر همایون بزرگترین نوه خانواده ، کسی که همه روش حساب میکنن.
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b