#پایان_خوش #هیجانی
تعداد صفحات
نوع فایل
داستان دختری به اسم سحر که ناخواسته وارد بازی میشه و بعد از سالها پدرشو پیدا میکنه.
بزرگترین دغدغه من توی کل دوران نویسندگیم این بوده که مخاطب علاوه بر سرگرمی، در انتهای رمان یه سری داده و اطلاعات کسب کنه.
سحر دختری باهوش و جسور که از دل تاریکی، به روشنی میرسه. همیشه رسیدن به روشنی، راحت و بیدردسر نیست…
میدانی جانم؟
هنوز هم هستند کسانی که در دل تاریکی شب
دلواپست باشند
آنها را نمیبینی؟!
چشم دل باید داشت…
واکنشت
نسبت به تاریکیها چیست؟
سحر: باهوش و بیپروا
بهرام: حامی، جذاب و دوستداشتنی
کاوه: مهربون و از خودگذشته
جاوید: عاشق و حرفهای
سودابه: عاشق و از خودگذشته
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b