مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

دانلود رمان - اپلیکیشن تخصصی رمان عاشقانه

داستان کوتاه درد سپید

سال انتشار : 1401
هشتگ ها :

#پایان_خوش #خیانت #فرار

این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.

موضوع اصلی داستان کوتاه درد سپید

درباره مامور ویژه پلیسی که برای نجات اطلاعات مهمی که حامل آن است درون غار برف گرفته گیر می افتد.

هدف نویسنده از نوشتن داستان کوتاه درد سپید

دوست داشتم از حسرت‌های یه انسان در حال احتضار رو، به شکل جدیدی نشون بدم.

پیام های داستان کوتاه درد سپید

هدفم خلق فضایی بود که ملموس‌تر بشه مفهوم کم بودن زمان و فرصت‌هارو درک کرد. می‌خواستم گوشزد کنم که چقدر تک تک نفس‌ها و لحظاتی که به سادگی از دستشون می‌دیم ارزشمند و مفیدن.

خلاصه داستان کوتاه درد سپید

رد پای تزئین شده با رد قرمز خون روی زمین برفی منطیقه‌ای سرد و کوهستانی و مردی که آخرین توانش را برای رساندن اطلاعات مهمه‌اش به مکانی امن خرج می‌کند. مردی زخمی و خسته با امیدی رو به زوال و خاطراتی تلخ و شیرین. به راستی آن سکانس آخر زندگی اوست؟

مقدمه داستان کوتاه درد سپید

امیدوارم اولین اثر مشترک من و فرناز عزیززاده به دل و نگاهتون خوش بشینه.

مقداری از متن داستان کوتاه درد سپید

وقتی به کسی دل دادی، یعنی درایی از قلبت رو به روش باز کردی که هیچ کس بهش راه نداره! وقتی یه روز دیدی قلبت زیر تیربار دشمن جون داده، بدون دشمن خودیه! به جای یار، جاسوس راه دادی! وگرنه غریبه چه خبری داره از رمز درای قلبت!؟

***

مرگش را همیشه به اشکال مختلف برای خود پیشبینی کرده بود! یک بار تصور کرده بود زمانی که در یک عملیات مسلحانه در حال دستگیری یک باند است، در اثر اصابت یک گلوله به قلبش میمیرد! بار دیگر پنداشته بود زیر شکنجه کسی میمیرد که قصد دارد از او اطلاعات بگیرد. حتی به آنکه ممکن است خودش قبل آنکه جانش را بگیرند با سیانوری خودش را بکشد تا مبادا اطلاعاتی را پس از گیر افتادن ناخواسته به دشمن بدهد هم فکر کرده بود! با تمام این آینده‌نگری ها هیچگاه حتی در خواب هم نمیدید روزی در برف و بوران درون یک غار سرد گیر کند و اشهدش را بخواند و حسرت دیدن دوباره دلبرش را با خود به گور ببرد!

***

روزگار عجیبیست! آینده‌نگرترین انسان را هم که بیابی میبینی، دنیا یک جا طوری برایش چرخیده تا به او هم بفهماند هیچ کس قادر به خواندن دستش نیست! مثل آن مادر که پرامید سر به بالین میگذارد با امید به فردایی که باید فرزندش را تا مدرسه ببرد و فراموش نکند تغذیه فرزندش را هم در کیفش بگذارد!

نام شخصیت های مهم و ویژگی های آنها در داستان کوتاه درد سپید

رازمیک : یک فرد جسور، خوش قلب، وفادار، زودجوش.

عکس نوشته

ویدئو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید