مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

دانلود رمان - اپلیکیشن تخصصی رمان عاشقانه

رمان بسنه

سال انتشار : 1397
هشتگ ها :

#ازدواج_اجباری #پایان_خوش

این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.

موضوع اصلی رمان بسنه

ازدواج اجباری

هدف نویسنده از نوشتن رمان بسنه

ایجاد سرگرمی و القای تجربه.

پیام های رمان بسنه

رفاقت پدر و مادرها با بچه هاشون و اینکه هر چیزی که بزرگترها میگن همیشه صحیح نیست.

خلاصه رمان بسنه

بسنه دختری آروم، که تو تمام زندگیش حس اضافه بودن رو داشته… آکنده از حسرته! حالا، بعد از چند سال اجبار پدرش، مبنی بر ازدواج با پسر عمویی که از زنش جدا شده… بسنه رو خیلی بیشتر به هم می‌ریزه… اما تن میده به این اجبار و زندگیش با رازی که برملا میشه، دچار شوک عظیمی میشه و…

مقداری از متن رمان بسنه

آیکون پیام روی گوشیم ظاهر شد، بازش کردم و پیام تهدید آمیز سورنا رو خوندم.
” وای به روزت اگه دستم بهت برسه، خونت حلاله بسنه”
پوزخندی زدم و جوابی ندادم. به ده ثانیه نکشید که دوباره پیام داد، اینبار پیامش رنگ و بوی نگرانی داشت
” نگرانتم بسنه، جواب بده، بگو کجایی بیام دنبالت ”
حوصله اش رو نداشتم، براش نوشتم
” حالم خوبه، می خوام یه مدت تنها باشم”
این نوشتم و قبل از اینکه پشیمون بشم براش ارسال کردم.
پیام تایید ارسال پیام با زنگ سورنا همزمان شد سریع گوشی رو خاموش کردم و توی کیفم انداختم.
سرم رو به سمت پنچره کج کردم.
چشم بستم و فکر کردم حس اینکه بهم خیانت شده قلبم رو آتیش می زد.
خیانت که فقط به هم آغوشی نیست همین که فکرت پیش کس دیگه ای باشه خیانته،اینکه به دیگری فکر کنی و پیش یکی دیگه باشی! چه برسه که اون شخص خواهرت هم باشه.
خیانت می تونه تظاهر به دوست داشتن هم باشه، هر چی که بود باور داشتم به اندازه هم آغوشی کثیفه شاید هم بیشتر!
بهاره هیچوقت از من چیزی رو پنهون نمی کرد، نمی دونم چرا در مورد رابطه اش با سورنا هیچوقت نگفته بود!
به همه چی بد بین شده بودم ، یعنی حساسیت سورنا سر امین به این خاطر بود!
می ترسید باز هم امین برنده بشه!
یعنی به خاطر عشقش نسبت به بهاره بود!
شک ها و سوالات توی ذهنم جولان می دادند، سرم داشت منفجر می شد نمی دونستم چی درسته چی غلط
سرم رو با دستم گرفتم و فشردم.
دم دمای صبح بود که از شدت گریه چشمام سنگین شد و خوابیدم.

نام شخصیت های مهم و ویژگی های آنها در رمان بسنه

بسنه، دختر آخر خانواده با حسرت های زیاد.
سورنا، پسری آزاد و بی قید.

عکس نوشته

ویدئو

00:00
00:00

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید