مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

دانلود رمان - اپلیکیشن تخصصی رمان عاشقانه

رمان تکتم ۲۱ تهران

این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.

خلاصه رمان تکتم ۲۱ تهران

_ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی…
هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم را روی زمین میفشرم. کشان کشان پاهایم را به عقب میبرم، سنگ ریزه های زیر کتونی هایم خش خش میکند. خوب که عقب میروم به ناگه خود را رها میکنم و تاب میخورم، هی تاب میخورم و…
_ تاب تاب عباسی، خدا جونم چه نازی
تاب تاب عباسی، خدا منو نندازی
اگه منو میندازی، بغلِ…
ناگهان میافتم روی زمین، زانو هایم درد میگیرد. لولای قدیمی تاب قیژقیژ صدا میکند، چرا کسی برای بلند کردنم نمی آید؟ بغض میکنم. انگار که تاب هم خواسته بود مرا از رویایی که برای خود ساخته بودم به بیرون پرت کند. نه کسی هولم میدهد، نه کسی بغلم میکند…

عکس نوشته

ویدئو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید