یاسمن فرح‌ زاد هستم، دختر وسطی پاییزه سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت. ساکن تهران هستم و مجردم.

از بچگی رویا پرداز خوبی بودم و برای هم سن و سالای خودم قصه می‌گفتم. تو خاله بازیامون همیشه نقش مامانبزرگ مهربونی بودم که نوه هاش‌ رو روی پاهاش می‌نشونه و براشون قصه میگه…

بزرگترم شدم اما این داستان ادامه داشت، پدرم همیشه جای عروسک برام کتاب داستان می‌خرید و همیشه درسای ادبیاتم نمرات بالا می‌گرفتم.

الان که یاسمن فرح‌ زاد بیست و پنج ساله شدم، کارشناسی حسابداری دارم و علاقه ام به نوشتن از وقتی که یازده سالم بود شروع شد و به صورت حرفه ای از سال هزار و سیصد و نود و چهار آغاز شد یعنی وقتی که فقط شونزده سالم بود.

معمولا هیچ حد و مرزی تو نوشتن برای خودم ندارم، وقتی دنیای جدیدی خلق میکنم دلم میخواد پایان شخصیت هام خوب باشه تا نتیجه سختی هایی که نثارشون کردم رو دریافت کنن.

علاقه زیادی به ژانر تخیلی و فانتزی (مایل به واقعیت) نویسی دارم‌ و معمولا طوری می‌نویسم که مخاطبم به واقعی بودن کارکترا شک میکنه.

زیاد اهل فیلم دیدن نیستم و یه قانون تو کارم دارم، نباید سوژه هام اقتباس از جایی باشه و این مسئله همیشه برام مهم بوده.

ایده هام معمولا خودجوشانه سبز میشه و من روش کار میکنم. درحال حاضر به صورت آفلاین مشغول نوشتن رمان تیک تاک هستم.

از ارتباط گرفتن با مخاطبام خیلی خوشم میاد اصلا جیگرم خنک میشه وقتی برام مینویسن و راحت نظراتشون‌ رو میگن. همیشه سعی کردم براشون وقت بذارم و بابت گرمی نگاهشون دست بوس همشون هستم.