#پایان_خوش #ژنرال #اسیر #جادو
تعداد صفحات
نوع فایل
در مورد دختر مستخدم تنها و رنج دیدهای است که در خلال جنگ به اسارت یکی از ژنرال های ارتش دشمن درمیآید.
هدفم خلق دنیای جدیدی بود که خواننده با غرق شدن درش بتونه فقط برای چند دقیقه هم که شده از استرس و دغدغههای زندگی واقعی دور بشه.
اول اینکه باید بدونیم گاهی وقتا شرایطی که درش هستیم لزوماً بدترین حالت ممکن نیست و دوم اینکه هر چیز ترسناکی همیشه بد به حساب نمیاد. فقط نیاز به یه مقدار زمان داره تا جنبه های مثبتش هم کشف بشه.
آرادیا در حالی که خود گذشته ی مبهمی دارد، مادرش که تنها عضو خانواده اش است را سالها پیش از دست داده و به عنوان مستخدم برای کنتس تریستن کار میکند. او که آنچنان از وضع زندگی خود در جنگ پیش آمده راضی نیست، پس از فتح شدن کشورش متوجه میشود که چه چیز با ارزشی را تاکنون داشته و حالا ندارد. آزادی!
در جهانی که قدرت های ماوراءالطبیعه فقط در افراد خاص و انگشتشماری یافت میشوند، سرزمین هایی که میتوانستند از این نیروها در جنگهایشان استفاده کنند، مسلما شانس بیشتری برای پیروزی داشتند. تواناییهایی که فقط از طریق خون، و به یک نفر از نسل بعد منتقل میشد.
امپراطوری بزرگ اِلِگار، با دارا بودن اشرافزادگانی که نیرویی خاص را در خانواده های خود حفظ کرده بودند، قدرتمندترین ارتش شبه جزیره را رهبری میکرد و حکومت های کوچکتر همسایه، از ترس حمله ی الگار، هر سال خراج سنگینی را برای اجتناب از جنگ میپرداختند.
ولی کروکس، کشور کوچکی در جنوب شرق قاره، سه سال متوالی خراج تعیین شده را نپرداخت، و درنهایت الگار علیه کروکس اعلان جنگ کرد.
آرادیا: آرام _ مهربان.
لوگان: خنثی _ ترسناک.
ادن: خونگرم _ خوشاخلاق.
دینا: شجاع _ کله شق.
گوثِر: گرم _ مهربان.
گولیاس: خشن _ رک و بی ادب.
اینگرید: پر انرژی _ شاد.
لینک های مفید : بویر نیوز – اخبار ادبی – فلای اپ – برندآپ – شهرک چیتگر – رمان شناس – رمان دوست – پهنه b