مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

دانلود رمان - اپلیکیشن تخصصی رمان عاشقانه

رمان پاکی و پلیدی

سال انتشار : 1401
هشتگ ها :

#پایان_خوش #مثبت_15 #جادوگر #خون_آشام #گرگینه #افسانه‌ها #رمان_بدون_سانسور #عاشقانه_خاص #عاشقانه_متفاوت #عاشقانه_مهیج #رمان_غیرکلیشه‌ای #رمان_تخیلی #رمان_هیجان_انگیز

این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.

موضوع اصلی رمان پاکی و پلیدی

داستان دختر پرورشگاهی، ساده و ترسویی که سرنوشت اونو وارد دنیایی می‌کنه که تا قبل از این درمورد موجوداتش توی کتاب‌های تخیلی می‌خونده و می‌فهمه خانواده‌ش بی‌رحم‌ترین حکمران‌های اون جهانند و خودش هم به طرز عجیبی از نظر قدرت اولین نوع از نسل خودشه.
«داستان، داستان یه عشق ممنوعه و خاص و مهیجه»

هدف نویسنده از نوشتن رمان پاکی و پلیدی

امیدبخشی و قوی‌تر کردن دخترا، این‌که برای خودشون و رویاهاشون ارزش قائل باشند، ایجاد سرگرمی.

پیام های رمان پاکی و پلیدی

عشق لیاقت اینو داره که به‌خاطرش با همه بجنگیم و در هیچ شرایطی، دو طرف دست همو ول نکنند.
دخترای ساده‌ای که از اطرافیانشون صدمه دیدند و برای خودشون زندگی نکردند باید از قربانی بودن دست بردارند، با گذشته و غم‌هاشون به صلح درونی برسند و دست به تغییر زندگیشون بزنند و برای خواسته‌هاشون بجنگند.

خلاصه رمان پاکی و پلیدی

بهار، موجودی نادر و اولین از نسل خودش، با نیروهای عجیب و البته ویرانگر، بی‌خبر از این‌که بدونه چه موجودیه توی دنیای انسان‌ها و شهر لندن زندگی می‌کنه اما با آشنا شدن با یک خون آشام کل زندگیش تو یک آن تغییر جهت میده؛ خون آشامی که در قضا استاد دانشگاهشه و با یه هدف مهمی بهش نزدیک شده!
دختر ساده‌ای که اغلب از جانب هم دانشگاهی‌هاش مورد آزار و اذیت قرار می‌گیره و تنها دلخوشیش دوتا از دوست‌هاشند و کتابخونه‌ی عاشقانه‌ش، تبدیل میشه به یکی از قدرتمندترین و خطرناک‌ترین موجودات جهان!
کسی که جادوگران واسه نابودیش قد علم می‌کنند و موجودات تاریکی برای به دست آوردن نیروهای درونش دست به حیله و نیرنگ می‌زنند.
در این میان عشق ممنوعه و به شدت آتشین و جذابی که بین فرمانروای آینده‌ی خون آشام‌ها «رامین» و مرموزترین گونه‌ی جهان یعنی بهار میوفته.
عشقی که بخاطر نوع موجودیت بهار به هیچ وجه نباید پدید بیاد اما به طور غیر قابل کنترلی اتفاق میوفته و خیلی چیزها رو متزلزل می‌کنه مخصوصاً صلح بین خون آشام‌ها و گرگینه‌ها رو!
یعنی با این عشق قراره چه ماجراهایی توی داستان بروز بده؟
این عاشقانه‌ی زیبا، وحشتناک متفاوته… رمانی که تپش قلبتون رو بالا می‌بره و صحنه‌های عاشقانه‌ اش قند رو توی دلتون آب می‌کنه.

مقدمه رمان پاکی و پلیدی

دختر بودن یعنی قدرتی که درونت پنهانه، خیلی‌ها سرکوبش کردن حتی خودت اما وقتشه به خودت بیای، از خوابی که دیگران تو رو دچارش کردند بلند بشی، قدرت درونت و بیدار کنی و بری به سمت هدف‌هات.
منم با این رمان بهت کمک می‌کنم با درونت، با گذشته‌ت صلح کنی، عاشق خودت بشی و انگیزه فوق العاده‌ای بگیری و در کنارش یه عاشقانه‌ی پرماجرا، مهیج و شیرینی رو بخونی.

مقداری از متن رمان پاکی و پلیدی

– اون‌قدر خطرناک صدام میزنی که عقل از سرم می‌پره و حاضر میشم برای داشتنت هرکاری کنم.
– می‌ترسی ازش؟
– نه، اما ممکنه خیلی‌ها بترسند ازش!

نام شخصیت های مهم و ویژگی های آنها در رمان پاکی و پلیدی

بهار / اسم گاردنیاییش آندریا: اصلی‌ترین شخصیت دختر، اولین نوع از نسل خودش به‌خاطر نیروهای متفاوتی که داره، دورگه‌ی جادوگر و گرگینه‌ی اصیل که جاودانه هست اما درواقع یه موجود دیگه‌ست که توی فصل سوم پرده از رازش برداشته میشه، عاشق رامین، اوایل رمان به شدت ترسو و ضعیف اما با کار کردن روی خودش و راهنمایی‌های رامین یه دختر قوی و جسور میشه.
رامین: اصلی‌ترین شخصیت پسر، خون آشام اصیل، عاشق بهار، هات و به شدت شیطون و لبریز از عشق، جانشین جذاب فرمانروای خون آشام‌ها، گوشواره حلقه‌ای داره که یادگار مامانشه اما به بهار داده، مربی هنرهای رزمی بهار.
الیاس: جادوگر تاریکی که برای قدرتمند بودن، از انرژی شیطانها تغذیه می‌کنه و با شیطان قدرتمندی معامله کرده، یکی از رئسای انجمن جادوگران، مرموز و حیله‌گر، عاشق بهار، نوه‌ی سایلس، به دنبال انتقام از گاردنیا به‌خاطر مرگ خاندانش که همه جادوگر تاریکی بودند.
هستی/ اسم گاردنیاییش دیانا: دختر عموی بهار، اصیل گرگینه، حق به جانب، کمی بی‌رحم، دختر یکی از اصیل‌های خیانتکاری که شونزده سال پیش باعت خونریزی در گاردنیا شد. به‌خاطر کار پدرش از گاردنیا تبعید شده به دنیای انسان‌ها.
رادان: برادر کوچک رامین، خون آشام اصیل، عاشق هستی اما چند سال پیش با هستی کات کرده هستی فکر می‌کنه به‌خاطر هوس‌بازیش بوده اما دراصل به‌خاطر محافظت از هستی بوده «چون عشق بین گونه‌ها ممنوعه، هر گونه از گونه‌ی خودش باید انتخاب کنه» کمی هوس‌باز و به شدت شر و شیطون.
احسان: گرگینه‌ی اصیل و جانشین فرمانروای گرگینه‌ها، برادر بزرگ بهار، عاشق و جفت آریانا.
آریانا/ اسم گاردنیاییش فلورا: دختر عمه‌ی بهار، عاشق احسان، کمی نازنازی و منفعت طلب، دختر یکی از اصیل‌های خیانتکاری که شونزده سال پیش باعت خونریزی در گاردنیا شد. به‌خاطر کار پدرش از گاردنیا تبعید شده به دنیای انسان‌ها.
استر: بالامقام‌ترین رئیس انجمن جادوگران، حیله‌گر و بی‌رحم، شاگرد سایلس بوده اما بهش خیانت کرده، به دنبال نیروهای بهار برای پیدا کردن جایی که گرگینه‌ها و خون آشام‌ها سایلس رو «جادوگر تاریکی که حسابی بی‌رحم و دشمن گرگینه‌ها و خون آشام‌ها بوده» دفن کردند.
ادموند: بزرگترین اصیل گرگینه که جادوگرها با توطئه داخل گودال فراموشی انداختنش به‌خاطر همین هیچ کسی اونو به یاد نمیاره به جز بهاری که هیچ طلسمی روش کارساز نیست.
به شدت عاشق بهاره و برای محافظت ازش دست به هر کاری میزنه.
عموی بهاره اما درواقع پدر بهاره و این راز رو هیچ کسی جز مادر بهار نمی‌دونه.
بی‌رحم و زیرکِ شوخ طبع، عاشق قدرت.

عکس نوشته

ویدئو

00:00
00:00

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید