مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

دانلود رمان - اپلیکیشن تخصصی رمان عاشقانه

رمان سیگار سناتور

سال انتشار : 1400
هشتگ ها :

#پایان_خوش #اعتیاد #ازدواج_اجباری #عشق_واقعی

این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.

موضوع اصلی رمان سیگار سناتور

راجع به ازدواج اجباری یک دختر با برادر معشوقه ی خودش هست.

هدف نویسنده از نوشتن رمان سیگار سناتور

زنهایی رو در اطراف خودم می‌دیدم که نمی‌تونن خوب زندگیشونو اداره کنن و شوهراشون دچار اعتیاد و خیانت و اینجور مسائل می‌شدند و توانایی حل مسئله رو نداشتن. دلم می‌خواست به توانایی‌هایی که یک زن میتونه داشته باشه اشاره کنم‌.

پیام های رمان سیگار سناتور

می‌خواستم این پیام رو برسونم که یک زن اونقدر انرژی زنانه‌اش بالاست که می‌تونه یک مرد رو از دام اعتیاد هم نجات بده و با انرژی‌های زنونه‌اش به زندگی نرمال بیاره و اینکه تجاوز در سن کودکی ممکنه برای خیل‌ها پیشبیاد ولی مهم نحوه مقابله با اون هست. میشه با وجود اون آسیب‌ها، بازهم زندگی کرد و اهداف رو دنبال کرد.

خلاصه رمان سیگار سناتور

بفرین دختری کرد از کوهستانهای غربه که دقیقاً رازی رو شب عروسیش با مهندس شهری که به روستاشون اومده، در میون میذاره. وقتی روز بعد فرزین غیب میشه، بفرین میمونه و دنیایی پر از مشکلات. بفرین به اجبار و برای فرار از مشکلات به عقد برادر دوقلوی نامزدش در میاد. فرهادصوفی قهرمان مسابقات رالی از ترکیه‌ اس که تازه به ایران اومده و اعتیاد عجیبی به سیگار سناتور داره.

مقداری از متن رمان سیگار سناتور

نگاهم را به نگاه رنگ پریده بلفی دادم. صدایم اوج گرفت.
-خوب بی‌پدری گیر آوردی نه؟؟
گوشه چشمانم از هجوم اشک پر شد، اما مقاومت کردم.دماغم را بالا کشیدم.
– تو باردار بودی؟؟
چشمانش غمگینتر از هر زمان به نظر می‌رسید. انگار خودش هم پی به عمق قضیه برده بود! اما سکوت کرد.
بیقرارتر از هر زمان با پا روی زمین ضرب گرفتم. آنا بیخیال رفتار من، خواست بلفی را سمت مبل راحتی هال ببرد.
جلوی راهش را سد کردم. چشمان متورم و سرخم را خیره‌اش کردم.
– دستم انداختین؟؟ کی این بازی رو تمومش می‌کنیاا؟؟ این تیآتری که راه‌ انداختی؟ حواست به اطرافت هست اصلا؟؟ آدما رو وسیله کردی که چی بشه؟
آنا چشم غُرّه‌ای رفت…
زیرلب زمزمه کرد.
– بازم مواد نزدی که سگ بشی بیفتی به جون من؟
دنبالشان کردم. دمِ گوشش داد زدم.
– این دخترهرجایی رو چرا انداختی بهم پس؟؟
در جایشان ایستادند. انا خشکید.
صدایم بیشتر اوج گرفت.
– که معلوم نی از چه پدرسگی حامله‌اس و بزاره به حساب من اشکول!…من ارزش اینهمه درد و عذاب کشیدنو داشتم آنا؟؟ آره؟ که این بلا رو سرم بیاری؟ که یهو چش وا کنم و ببینم یه ج ن د ه رو انداختی بهم؟
صدایش از ته گلو بیرون آمد.
– بس کن فرهاد!! بفهم چی میگی!
– می‌فهمم…که میگم. می‌فهمم چون من عقیمم انا!!
قطره اشکی از گوشه چشمم چکید. بغضم را فرو دادم.
– چون منِ الاغ بچه‌دار نمی‌شم!
صدای هین فرناز و چشمان حیران آنا، بیشتر منقلبم کرد؛ اما نگاه خیره و سرد بلفی که یک دنیا حرف پشتش خوابیده بود، سرگردانترم کرد.

***

من که اصلاً تو فاز زن گرفتن نبودم.
تاحالا هیچ دختری نتونسته اینقدر جذبم کنه که بتونم خودمو کنارش تصور کنم و شبمو باهاش صبح…حالا اگه می‌بینی تو رو انداختن تو بغلم اونم دلیل داره! می‌ذارم پایِ جسارتم.

***

به روح آنا، اگه چیزیت بشه…
اگه بخوای تنهام بذاری!
همین‌جا خودمو دار می‌زنم که…

***

– بلفی من…من بدجور به سیگار سناتور اعتیاد دارم می‌دونی؟
– اوهوم…
– حتماً اینم می‌دونی که تنم چه حالی میشه وقتی خمار میشم؟؟
صدایش می‌لرزید…انگار که دندانهایش روی هم بلغزد و سختش باشد، اعتراف کند!
سرم را به نشانه تایید حرفهایش، بالا و پایین کردم.
– بلفی الان سرِ وقت سیگارمو کشیدم…خمار نیستم…
بلفی حس می‌کنم عاشقت شدم!

نام شخصیت های مهم و ویژگی های آنها در رمان سیگار سناتور

بفرین: محکم. عاقل. پرجذبه.
فرهاد: مهربون. غیرتی. سرخوش و بی‌خیال.
آرمان: قربانی‌شده اما درست. با معرفت.

عکس نوشته

ویدئو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید