این رمان به درخواست نویسندۀ آن در این مجموعه منتشر شده است.
بدیهی ست که دانلود و مطالعۀ این رمان از هر سایت و اپلیکیشنی بجز باغ استور بدون رضایت و اجازۀ پدیدآورندگان اثر می باشد.
تعداد صفحات
نوع فایل
خون بها
به تصویر کشاندن حقایق مهم زندگی!
آگاه سازی فکری و پایان دادن به فقر فرهنگی
بعد از ده سال به ایران برگشته بود تا انتقام بگیرد از زنی که سالها با روح و روانش بازی کرد و منجر به پیشروی بیماریاش شد.
از ان طرف، برادر یکی یک دانهاش در شروف ازدواج بود اما با پیش امدن یک ماموریت کاری اریا را به جای خود به لندن میفرستد و این در حالیست که وصیعتنامهی سوم حاج رسول رو میشود و انجاست که متوجه میشوند بنا به دلایلی آریا و اوین خواهر و برادر هستند.
اریا از این ماجرا چیزی نمیداند و اوین سعی در راندن او دارد؛ طوری که اریا طاقت نمیآورد و با یک شُک کوچک ایست قلبی میکند و اتش دیوانهی قصه به همین راحتی ها از خون برادر عزیز کرده اش نمیگذرد.
فایروال یک کلمهی لاتین انگلیسی و به معنای دیوارهی اتش؛ درکل هر چیزی حد ومرز داره، دیواره داره ولی اگر از یک جایی به بعد اون حرمت و حریم از بین بره، اون دیوار سنگی به یک دیوارهی اتشین تبدیل میشه و اون موقعهاس که همه چی از هم دریده میشه.
– بگو! تو هم بگو که من و دوست داری؟! بگو و از این در به دری خلاصم کن.
به برمودای چشمانش زل زد و با اظطرابی که دلیلش را نمیدانست زمزمه کرد:
-نه که دوست نداشته باشم… نه!
فقط میترسم ازت… پیچیدهایی!
همونقدر که نداشتنت سخته، داشتنت هم سخته.
همونقدر که بلدی منو بخندونی، بلدی اشکم و دربیاری.
همونقدر که مهربونی، همونقدر هم بیرحمی.
میدونی ادم نمیتونه کنارت اروم بگیره
همونقدر که بلدی با من باشی و آروم
ممکنه ادم و پرت کنی ته دره
اِوین: شخصیت مظلوم داستان که کم کم توسط یک شخص مهم بال پرواز میگیرد.
آریا: مرد آریایی و مهربان داستان و صد البته مطیع برادر بزرگتراش.
آتش: مرد دیوانه و بیمار داستان که خوی وحشیاش گریبانگیر خیلیها میشود.
برکه: زنی تنوع طلب و حسود که تنها منفعت و موقعیت مالی خودش را تحت هر شرایطی درنظر میگیرد.