
#رازآلود #پایان_خوش
تعداد صفحات
نوع فایل
سرگذشت عشق و وصالی که بخاطر گذشته و اختلاف دو خانواده بهم می خوره.
هدفم نشون دادن یه عشق پاکه در مقابل عشق هایی که این روزه به دلایل مختلفی مثل پول و شهرت و هوس و… شکل می گیره.
مهم ترین دغدغم توی نوشتن پرهیز از تکراری بودن رمانم بود و راجب خود رمان دغدغه های زیادی داشتم و بیشتر از همه نوجوان هایی که به خاطر کمبود چه از نظر عاطفی و پول و خانواده و … خودشون رو میبازن برای نجات خودشون چنگ میندازن به عشق، عشق هایی که تعریف درستی از واقعی بودنش ندارن.
سعی کردم فضایی رو ایجاد بکنم که دور از زندگی واقعی نباشه و در معمولی ترین حالتش مسائل اجتماعی رو نشون بده.
ماهی حالا دختر بیست و چهار ساله ای هست که هنوز میون خاطرات نامزدی هفده سالگیش مونده و به صورت ناشناس، شروع کنه به نوشتن از دلداگی راجب پسرعموش که حالا خواننده ای معروفه و همین باعث شروع شایعاتی میشه که با پیدا شدن عکس های قدیمیشون به یک جنجال از طرف خبرنگارها تبدیل میشه و کسری برای اینکه اون شایعاتو بخوابونه مجبور میشه …
روزی می آید که نمیفهمی خواب است یا بیداری.
روز است یا شب، تلخ است یا شیرین.
از آن مرض های نا علاج میگیری وتازه می فهمی چه مرگت شده!
بلا به دور اما تو هم روزی در پس چشمان کسی دلت را میبازی و عاشق میشوی!
با هر لبخندش، نفست در دلت حبس میشود و دستت بی قرار تمنای دستانش را میکند.
کسی در قلبت جان میگیرد و جانِ دلت میشود.
آن روزها را خوب به خاطر بسپار!
بگذار مرضت به اعماق تنت نفوذ کند و ذره ذره درگیرت کند.
اصلا بگذار سرطان شود و قصد جانت را بکند چون شاید روزی…
جانِ دلت جان بکند از دلت و جای خالی اش تا مدت ها روی قلبت سنگینی کند.
ماهی: دختری آروم و مهربون که پناه برده به خیال و نوشتن و انس گرفته با گل و طبیعت و با وجود تموم سردی های خانوادش نه تنها کینه ای نیست بلکه نسبت بهشون دلسوزه.
کسری: پسری منطقی که نسبت به سنش پخته تره و سعی میکنه به جای قضاوت آدم ها رو درک کنه، خانواده دوسته و سخت کوش.
۲ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
خیلی عالیییی
فضا سازی رمان خیلی خوب شکل گرفته و قلم نویسنده قویه
خیلی خوب بود عااااااااالی بهترین رمانی که تا حالا خوندم