مرجع دانلود رمان و داستان کوتاه

رمان اوهام عاشقی

نام ناشر:  باغ استور
سال انتشار : 1400
هشتگ ها :

#پایان_خوش #راز_آلود #سرگذشت_واقعی

تعداد صفحات

2589

نوع فایل

اندروید و iOS
موضوع اصلی رمان اوهام عاشقی

ازدواج سفید، اختلال روانی جنسی ، انتقام و ترور شخصیتی در دوران کودکی.

هدف نویسنده از نوشتن رمان اوهام عاشقی

مهمترین هدف برای این رمان دادن اطلاعات آسیب شناسی به مخاطب بدون تجربه شخصی آنهاست و گاها در حین خواندن با همذات پنداری بدونند در شرایط مشابه چه عکس العملی باید انجام بدن و راهکار های حقوقی و قانونی بعضی از رخدادها چگونه است.

پیام های رمان اوهام عاشقی

+شناخت اختلال روانی جنسی و پیامدها و سبک زندگی افراد ی که دچار این نوع اختلال و البته در زمینه هایی بیماری هستند.
+مضرات ازدواج سفید.
+مضرات نقض سنت ها و شرعیات.
+آشنایی با یکی از قوم های مشهور ایران.
+سازندگی مجدد.
+قدرت درونی زن رو بشناسند.
+پیامد زندگی با اشخاصی که توانایی “نه”گفتنو بلد نیستند و پیامد برای زندگی خود همین اشخاص.
+کارما .
+چطور زندگیی که با خاک یکسان هست و مجدد زنده کنند.

خلاصه رمان اوهام عاشقی

شروع داستان از همخانگی زنی متاهل اما متارکه کرده با پسری هست که شب عروسیش فرار کرده، در تمام مدت همخانگی این دو نفر هیچ قانون و تابویی رو زیر پا نمی ذارن با اینکه عشق در سینه اشون پنهان شده اما به هم کمک می کنند از روابط سمی و خطرناک نجات پیدا کنند تا بهم برسند، وقتی همه چی ظاهراً خوب پیش می رفته برای یه سوئ تعبیر و ترجمه غلط ذهنی هر دو نفر از افکار و حرف های هم، چنان به لجاجت می افتند که به یکباره در طول یکشب هرچی ساختن و خراب می کنند و جدا می شند اونم زمانی که گره ای محکم بین اون هاست و خبر ندارند و این شروع اصل داستان هست وقتی که این دونفر مقابل هم قرار می گیرند با اون گره زیبایی که این دونفر رو دوباره به هم وصل کرده، با اون خاطرات عاشقونه، با خانواده ی سنتیشون که ازدواج سفیدو ننگ می دونند و میخواهند…

مقدمه رمان اوهام عاشقی

این رمان از سرگذشت دو شخص مجزا از هم نوشته شده که من، نویسنده، این دو سرنوشت و به هم وصل کردم و نیمی از داستان و صحنه ها برای بیان اسیب های جامعه و راهکارها و علت های بروز طراحی شده توسط ذهن من هست.

مقداری از متن رمان اوهام عاشقی

راهی بیمارستان شدیم، زانوم در رفته بود و دکتر همینطوری که با من و عطا حرف می زد زانومو معاینه می کرد که یهویی بدون آمادگی جا انداخت. انگار من روی هوا رفتم و اومدم پایین و از ته گلوم جیغ کشیدم.
عطا بی طاقت یه دستمو توی دستش محکم گرفت اما من…من از سر احوالم سرمو به شکمش که بالا سرم ایستاده بود، چسبوندم. از بین اشکام دیدم که دکتر داره نگامون می کنه.
تا اون لحظه سه بار از عطا پرسیده بود:”تو زدی؟ نکنه تو خیابون زدی تو سر و صورتش؟ نکنه دست به زن داری؟” همش با چشم و ابرو بهم اشاره می کرد تا راستشو بگم. چی راست بود؟ این که شوهر لاابالیم دنبالم کرد و هم خونه ام نجاتم داد؟
چقدر این دو جمله برای جماعت ما چندش آوره اما کسی نمی دونه پشت قضیه چیه، برای همینه می گن قضاوت نکنید، برای همینه که اما علی (ع) می گه حتی اگر به چشم چیزی رو دیدین هم قضاوت نکنید…اما ما همه ی حاکمیم و همیشه کلاه قاضی روی سرمونه.
عطا با ترحم و عصیان که هردو به یک اندازه چاشنی اخم و چین و انقباض عضلات صورتش بودن، نگام کرد و گفت:
-ساقی؟ الان دردت کمتر می شه و دکتر بهت مسکن می ده. بریم خونه نمک داغ می ذارم روی زانوت بهتر می شی.
با همون رنج و ضجه ای که کنترل می کردم گفتم:
-نمک؟ تنم زخم داره نمک می سوزونه.
عطا-مامانم تو یه کیسه نمک داغ شده می ریخت و روی زانوی بابام می ذاشت وقتی درد می گرفت.
دکتر رو به پرستار گفت:
-زخم دستاشم تمیز کنید؛ دفترچه بیمه دارین؟
عطا-نه آزاد بنوسید؛ می تونم ببرمش؟
دکتر-ببری خامش کنی باز باهات زندگی کنه؟
عطا شاکی و تلخ گفت:
-دکتری یا خاله زنک؟
قلبم هری ریخت و متعجب ساعد عطا رو گرفتم و دکتر شاکی گفت:
-این چه طرز حرف زدنه آقا؟ فکر کردی منم این زن بدبخت زیر دستتم؟
عطا بلند و عصبانی با اون صدایی که ذاتا خش داشت اما هر حسی اون خش رو تبدیل به یه صدای بم و پر تشعشع می کرد، گفت:
-با کی ای؟ هان؟ با کی ای؟ من غیرتم به ناموسم بنده، خودمو ممکنه بزنم اما دست روی زن بلند نمی کنم، اگر مردای دور و بر تو کمتر از حیونن قرار نیست هی بچسبونی…
-عطا…عطا…

نام شخصیت های مهم و ویژگی های آنها در رمان اوهام عاشقی

ساقی : مستقل ،خود ساخته، لجوج، هدفمند، صبور، با پشتکار فراوان، بخشنده.
عطا : مهربون،بلندپرواز و سر پرشور، لجباز، شکننده، حساس، متعهد.
رهی : متعهد، حامی، رازدار، صادق.
سحر : حامی، مستقل، با پشتکار، مهربون و دلسوز، وفادار.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید