با این چهار تمرین نویسندگی رو قورت بده – پرستو صحرایی – نوشتن – مطالعه
مقدمه
خیلی از ماها نویسندگی رو یه آرزوی دستنیافتنی میبینیم. حتی ممکنه دوره هم رفته باشیم، کتابهای مختلف نویسندگی رو هم ورق زده باشیم، عزممون هم برا نوشتن جزم باشه، اما در آخر تو رودربایستی خودمون بمونیم و عطای نویسندگی رو به لقائش ببخشیم!
جالب این که همه ما توانایی نوشتن رو داریم. میگی نه یه سر به صفحه چتهات و شبکههای اجتماعیت بنداز! همه ما مینویسیم، منتهی تا قضیه جدی میشه و میخوایم یه متن هدفمند بنویسیم، اخممون تو هم میره و به خودمون میگیم: نه عزیز، این یکی دیگه کار تو نیست!
تو این مقاله از باغاستور میخوایم ترمز ناامیدی رو بکشیم و با انجام ۴ تمرین ساده نویسندگی رو استارت بزنیم. هرچند ممکنه در ابتدا به قیمت سیاهه کردن صفحه کاغذ و word باشه. اما باید شروع کنیم و شاخ پوشالی این غول خودساخته رو بشکنیم.
۱.مطالعه با چاشنی بازنویسی
بعضیهامون به نویسندگی علاقه داریم، اما اصلا اهل مطالعه کردن نیستیم. این مسئله برا کسی که علاقهمند به نویسندگیه، یه چیزی در حد فاجعه است! سعی کنیم هرازگاهی به کتابخونهها و کتابفروشیها سر بزنیم و کتابی که دوست داریم رو تهیه کرده و مطالعهاش کنیم.
البته صرف مطالعه هم کافی نیست. چون یکی از تمرینهای مهم نویسندگی، بازنویسی فصلی از کتابیه که داریم میخونیم. اون فصلی که بیشتر واست جذابه رو انتخاب کن و یه بار دیگه با قلم و با ادبیات خودت بنویسش. حتی اگه میتونی ماجرا رو هم تغییر بده و به تخیلت جرئت دخالت بده. این میتونه نقطه شروع نویسندگیت باشه. یعنی از متن نویسنده دیگه کمک بگیری و قلم اون رو با تغییراتی که اعمال میکنی ادامه بدی. تو این تمرین حتما فعلها و برخی از واژهها رو تغییر بده و از دایره واژگان خودت استفاده کن.
۲.خاطرهنویسی؛ اما نه به سبک معمول
تو زندگی همه ما، ماجراهای ریز و درشتی اتفاق میفته که میتونیم همینها رو بنویسیم و تمرین نویسندگی کنیم. در واقع خاطرهنویسی یکی از تمرینهای غالب کلاسهای آموزشیه. منتهی در اینجا میخوایم به دو روش متفاوت خاطرهنویسی کنیم:
- روایت توصیفی از اتفاقات حاشیهای
بهجای نوشتن ماجراهای اصلی به حاشیهها بپردازید و اونا رو توصیف کنید. مثلا اگه همراه دوستتون به خیابون رفتید و دوست شما با یه موتورسوار تصادف کرد، اینجوری بنویسید: موتور سواری با کلاهکاسکت قرمز که انگار با رنگ موتورش ست کرده بود، با یاسمن برخورد کرد. یاسمن در حالی که کفش چرمی مشکی، با پاشنه ۱۰ سانتی به پا داشت، زمین خورد. شلوار طوسی اتو کردهاش هم حسابی کثیف شد. اما کوله آبی رنگش با این که ۳ متر اون طرفتر پرت شده بود چیزیش نشد و تبلت ۱۲ اینچی سامسونگش از این ماجرا قسر در رفت.
- روایت ماجرا از زبان یک نفر سوم شخص
مثلا همین تصادف رو اینجوری بنویسید: رها از اون سمت خیابون داد میزد: یاسمن… زود باش دیگه… عجله داریم، دیر شد. یاسمن هول شد و بدون اینکه این سمت و اون سمتش رو نگاه کنه وارد خیابون شد و با یه موتوری تصادف کرد. رها که ترسیده بود، زود خودشو بالای سر یاسمن رسوند و …
با این چهار تمرین نویسندگی رو قورت بده – پرستو صحرایی – نوشتن – مطالعه
۳.رسانه خودتان را دستکم نگیرید
برای نویسنده شدن نیازی نیست حتما کتاب بنویسید و چاپ کنید. اون وقت ببینید که دیگران چه نظری در مورد نوشته شما دارن. کافیه یه صفحه تو شبکههای اجتماعی یا یه وبلاگ داشته باشید و متنهاتون رو اونجا به اشتراک بذارید. نکتهای که اینجا خیلی مهمه، بازخورد گرفتن از دیگرانه.
وقتی بتونید با دیگران ارتباط بگیرید و نظر اونها رو در مورد نوشتههاتون بدونید، قدم بزرگی تو نویسندگی برداشتید. این رو هم یادتون باشه، نویسنده شدن فقط به آموزش و تمرین نیست. باید با دیگران هم تعامل داشته باشید تا عیبهای شما بهمرور زمان برطرف بشه.
۴.از تکنیک طوفان ذهنی استفاده کنید
طوفان ذهنی که بهش بارش ایدهها هم میگن، تو خیلی از مهارتها و علوم کاربرد داره. برای این کار کافیه یه موضوع مثل «هوای ابری» رو تصور کنید و هرچی از این موضوع به ذهنتون میاد رو به روی کاغذ پیاده کنید. ممکنه یه کلمه باشه، یه جمله کوتاه، یه بیت شعر یا هر چیز دیگهای. در این مرحله شما کلی واژه با موضوع هوای ابری دارید.
در پایان سعی کنید بین تصور و تصویر پیوند ایجاد کنید و با واژگانی که در اختیار دارید، یک یا چند پاراگراف از هوای ابری بنویسید. اگه این تمرین رو چند وقت بهصورت مستمر انجام بدید، هم قلمتون راه میفته و هم اینکه کلی ایده به ذهنتون میرسه.
با این چهار تمرین نویسندگی رو قورت بده – پرستو صحرایی – نوشتن – مطالعه
حرف پایانی
در این مقاله از باغاستور سعی کردیم بهطور خلاصه ۴ تمرین عملی به شما یاد بدیم که بتونید ترس از نوشتن رو کنار بذارید. البته تمرینهای زیادی تو کتابهای آموزشی و اینترنت وجود داره، اما تعدد اینها ممکنه شما رو سردرگم و کلافه کنه.
در کنار این تمرینها، سعی کنید جسارت ارائه دادن نوشتههاتون رو هم داشته باشید. ممکنه متن شما از نظر خودتون چندان قوی نباشه، اما اگه جسارت به خرج بدید و اون رو به افراد و جاهای مختلف ارائه بدید، کمترین اتفاقی که میتونه بیفته، اینه که شما به ضعفهای خودتون پی ببرید و درصدد برطرفکردنشون بر بیاد.
پ