مروری بر زندگی لئو تولستوی
بدون تردید لئو تولستوی یکی از بزرگان ادبیات جهان است. بسیاری بر این باورند که او بههمراه نویسندگانی همچون هومر، دانته، شکسپیر و گوته ستونهای ادبیات غرب بهشمار میروند. تولستوی سال ۱۸۲۸ میلادی در جنوب مسکو و در یک خانواده اشرافی به دنیا آمد. لئو خیلی خوشاقبال نبود، چون پدر و مادرش را در همان کودکی از دست داد و خویشاوندانش سرپرستی او را بهعهده گرفتند.
تحصیلات و دوره دانشگاه
در کودکی معلم خصوصی داشت و خیلی از آموزشهای ابتدایی را در خانه گذارند. ۱۴ سالش بود که وارد مدرسه کازان شد و بعد از مدتی تحصیلات دانشگاهی را نیز از همانجا آغاز کرد. ابتدا رشته زبانهای شرقی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و کمی بعد به حقوق تغییر رشته داد و در آخر بدون کسب مدرک، دانشگاه را ترک کرد و به ارتش ملحق شد!
شروع نویسندگی
سال ۱۸۵۱ اولین داستانش به اسم «کودکی» را نوشت و منتشر کرد. بعد از انتشار اولین داستانش، کتابهای «نوجوانی» و «جوانی» را نوشت که ادامهدهنده کتاب اولش بودند. این سه مجموعه روایت زندگی خود تولستوی بود. لئو در این کتابها خودش را اینگونه معرفی میکند: من با تمام وجودم آرزو داشتم خوب باشم؛ اما جوان بودم… هوا و هوسهایی داشتم و در جستوجوی نیکی تنها بودم… کاملا تنها بودم…
ازدواج با سوفیا آندرییونا
سال ۱۸۶۲ با دختری ۲۰ ساله به اسم سوفیا آندرییونا آشنا شد که از خانوادهای اشرافی بود. این آشنایی سرانجام به ازدواج ختم شد. سوفیا نیز همانند لئو در ادبیات و هنر استعداد داشت و بههمین خاطر در مدت شانزده سال کتابهای تولستوی را بازنویسی کرد. آنها بعد از ازدواج صاحب ۱۳ فرزند شدند که تنها ۸ نفرشان در قید حیات باقی ماندند.
رابطه تولستوی و همسرش اوج و فرودهای زیادی داشت؛ مخصوصا در اواخر عمر که اختلافات زیادی با هم داشتند که عمده دلیل آن تغییر رویه تولستوی در ترک متعلقات دنیایی و بذل و بخشش ثروتش بود که این مسئله سوفیا را بهشدت خشمگین کرده بود.
سبک نویسندگی
تولستوی در نویسندگی بهشدت تحت تأثیر ژان ژاک روسو بود. او تئوری معروف هنر برای هنر را قبول نداشت و معتقد بود هنر و داستان باید بهعنوان یک ابزار برای ارائه مفاهیم اخلاقی و اجتماعی باشد. طبق نظر تولستوی رمانها صرفا برای سرگرم کردن خواننده نوشته نمیشوند، بلکه باید بتوانند از قضاوتهای بیرحمانه و بیملاحظه انسانها بکاهند و در ترویج مهربانی، اخلاق نیک و تربیت روح پیشقدم باشند.
فعالیتهای انساندوستانه
تعلیم و تربیت کودکان در نزد تولستوی اهمیت زیادی داشت. به همین منظور مدارسی را دایر کرد و برای اداره آنها از شیوههای جدید آموزشی استفاده میکرد. همواره در تلاش بود تا بتواند از طریق داستانها مفاهیم و ارزشهای اخلاقی را به کودکان و نوجوانان یاد بدهد.
او در دوره خود بهعنوان پرچمدار صلحطلبی و مبارزه با جنگ و خونریزی معروف بود. در همین راستا همیشه از زندانیان سیاسی و دینی حمایت و از حقوق آنها دفاع میکرد. خیریهای هم برپا کرده بود و به کشاورزانی که محصولات آنها گرفتار آفت شده بود کمک میکرد.
آثار لئو تولستوی
تولستوی جز محدود نویسندگانی است که مطالعه همه آثارش سفارش میشود و همگی از شاهکارهای ادبی دنیا بهشمار میروند. از این اسطوره روسی رمانهای زیر منتشر شده است:
- جنگ و صلح
رمان جنگ و صلح از مهمترین آثار ادبی دنیاست و هر خوانندهای را به خود مجذوب میکند. رمانی که هم داستان دارد و هم روایت مهمی از تاریخ را روایت میکند. این اثر به روایتهای واقعی از جنگ اشاره دارد و یکی از مسائل مطرح شده در آن، بیهوده بودن جنگهای متوالی و پوچی صلحهایی است که دوام چندانی ندارند؛ نبردهایی که غیر از ریختن خون و ویرانی هیچ فایدهای برای بشریت نداشتهاند. - آنا کارنینا
تولستوی در این رمان غیر از دنبال کردن خط سیر داستانی، به روشهای جدید و بدیع کشاورزی و تعلیم و تربیت هم اشاره کرده است. او با نگارش این مطالب از دهان شخصیتهای داستانش، دانش فوقالعاده خود را در این مسائل به رخ میکشد؛ البته همانطور که گفتیم، تعلیم و تربیت و حمایت از کشاورزان همواره جز علاقههای تولستوی بوده. - رستاخیز
رمان رستاخیز بهخاطر داستانی که داشت حسابی برای تولستوی دردسرساز شد. بعد از انتشار این رمان از سوی کلیسای ارتدکس بهانههایی سر هم شد تا حکم به ارتداد او بدهند. - تمشک
تمشک، مجموعهای از داستانهای کوتاه این نویسنده است. آنهایی که طرفدار تولستوی و ادبیات واقعگرای روسی هستند، مطالعه این مجموعه برایشان لذتبخش خواهد بود. - سه پرسش
سه پرسش، یک داستان کوتاه است. در واقع سه پرسش ذهن نیکلای، پادشاه جوان را به خود مشغول کرده: چه وقتی بهترین زمان انجام کارها است؟ چه کسی مهمترین است؟ کار درستی که باید انجام داد چیست؟ - ارباب و بنده
این رمان داستان اربابی به اسم واسیلی است که برای خرید یک جنگل از املاک مجاور عازم سفر میشود. تنها همراه او در این سفر نوکرش نیکیتا است. نیکیتا مردی حدودا ۵۰ ساله و ساده است. در این اثر، بسیار هنرمندانه تضاد شخصیتی دو انسان از قشرهای مختلف و تفاوت دیدگاهشان به مسائلی واحد روایت میشود. - مرگ ایوان ایلیچ
رمان مرگ ایوان ایلیچ، داستان مرد موفقی است که در زندگی حرفهای و کاری خود چیزی کم ندارد. اما در امور شخصی و برقراری ارتباط سالم با اطرافیانش مشکل دارد. نویسنده در این رمان برای توصیف حالات روحی ایلیچ، رفتارهای این شخصیت را از زمان مواجه شدن با بیماری تا لحظه جان دادن به پنچ دسته تقسیم میکند… - پدر سگی
رمان پدر سرگی داستان کوتاهی از زندگی شاهزاده استپان کاساتسکی است. او عاشق دختری شده و در شرف ازدواج با آن قرار دارد. اما سرنوشت برایش زندگی عجیبی مقدر ساخته. او که به شهرتطلبی و خودنمایی معروف است، برخلاف تمامی تصورات راه متفاوتی را انتخاب میکند؛ کاساتسکی مسیر تقدس را برمیگزیند . . . - سعادت زناشویی
سعادت زناشویی، قصه دختر ۱۷ سالهای است که با مرد مسنی ازدواج میکند. ماشا و سونیا دو خواهر هستند که مادرشان فوت میکند و پای یکی از دوستان پدر به اسم سرگی برای بهتر کردن اوضاع آنها به خانه باز میشود. ماشا و سرگی فارغ از تفاوت سنی زیادی که دارند، با هم ازدواج میکنند. در ابتدا همه چیز بین آنها بهخوبی پیش میرود، اما . . .
پایان زندگی
سال ۱۹۰۸ اتفاقات تلخی دامنگیر تولستوی میشود. فشارها و سختگیریهای حکومتی از یک طرف، توقیف آثارش و همچنین مشکلات خانوادگی با همسرش باعث میشود تا خانواده را ترک و زندگی زاهدانهای را در پیش بگیرد. تولستوی در آخرین روزهای زندگی بههمراه دختر کوچکش به جنوب روسیه سفر میکند. اما این سفر او در ۷ نوامبر ۱۹۱۰ در راهآهن آستاپوفو به ایستگاه آخرش میرسد.